کد مطلب:301361 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

تسبیح حضرت زهرا و علت تشریع آن


حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به دخترش فاطمه علیهاالسلام اذكار و دعاهائی آموخت كه بعد از هر نماز و به هنگام خوابیدن آنها را بگوید كه مشهور به تسبحی حضرت فاطمه علیهاالسلام است.

علامه مجلسی رحمه الله گوید: علت تشریع این تسبیح به طوری كه امامیه و دیگران روایت كرده اند آن بود كه امیرالمومنین علیه السلام فرمود هنگامی كه من سختی و زحمت شدید فاطمه علیهاالسلام را در كارهای خانه دیدم و از آن طرف خبردار شدم كه برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اسیرانی به عنوان غنیمت جنگی آورده اند به فاطمه علیهاالسلام گفتم چرا نمی روی نزد پدرت و از او درخواست خدمتگزار نمی كنی كه در كارهای خانه به تو كمك كند و قدری از زحمت و رنج تو كاسته شود؟، او نزد حضرت رفته ولی مشاهده كرد عده ای در خدمت حضرت نشسته اند مطلب خود را نگفته و بازگشت، حضرت متوجه شد كه فاطمه برای كاری آمده است كه برایش اهمیت داشته فردای آن روز صبحگاهان به منزل فاطمه آمده و از علت آمدن دیروز سوال كرد، او از گفتن كار خود خجالت كشید من به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض كردم شما می دانید كه كارهای خانه چه قدر زیاد است، آبكشی، آسیا كردن، جارو


نمودن و امثال اینها كه به سختی او را ناراحت كرده است، من به او گفته بودم كه خوبست نزد شما آمده و درخواست كند تا خدمتگزاری برای او تهیه نمائید تا قدری از رنج و زحمتش كاسته شود.

حضرت فرمود: ای فاطمه آیا تو را به چیزی بهتر از خدمتگزار دلالت و راهنمائی نكنم [1] ؟ گفت: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت این تسبیح معروف را به او تعلیم فرمود كه در هنگام خواب و بعد از هر نماز بخواند.

اخبار و روایات وارده از ائمه اهل البیت درباره این تسبیحات به فراوانی وارد شده است كه آن بزرگواران شیعیان خود را تشویق به خواندن آن می كردند تا آنجا كه حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: خداوند به چیزی برتر از تسبیح حضرت فاطمه كه بعد از هر نمازی خوانده شود بندگی و عبادت نشده است و اگر چیزی بهتر از آن وجود می داشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را به دخترش فاطمه علیهاالسلام می بخشید.

امام صادق علیه السلام می فرماید: تسبیح حضرت فاطمه در هر روزی بعد از هر نماز در نزد من محبوتر از هزار ركعت در هر روز است [2] و ما كودكان خود را همانطور كه به اصل نماز دستور می دهیم به این عمل نیز وادار می كنیم.

علامه مقرم گوید: درباره فضیلت این تسبیح بدان اندازه گفته شده كه حتی خداوند متعال حق دارد عبادتی را كه به طور كامل و با تمام شرائط و


اجزاء انجام گرفته ولی تسبیح حضرت زهراء گفته نشده به صاحبش برگردانده و از او نپذیرد، و ائمه علیهم السلام در این باره فرموده اند كه: «نماز خالی از سبیح به صاحبش برگردانده می شود». زیرا عبادت همراه با تسبیح حضرت زهراء مانند جامه آراسته ایست كه جامه بدون آرایش و نقش و نگار با آن همانندی نمی كند.

اختلاف در كیفیت انجام آن بعد از نماز و به هنگام خوابیدن ضرری به اصل فضیلت و ارزشمندی آن نمی زند زیرا اصول آن كه عبارت باشد از سی و چهار مرتبه «الله اكبر» و سی و سه مرتبه الحمدلله و بعد سی و سه مرتبه سبحان الله در هر دو نحوه یكی است ولی این ترتیبی كه گفته شد مورد اتفاق علماء شیعه بلكه فتوای آنان است [3] ، چنانكه در كتاب «الجواهر»آمده است و به قول علامه حلی در «المنتهی» مشهورتر این ترتیب است و عمل طائفه شیعه بر این نحوه است. [4] .

1- محمد بن عذافر گوید: با پدرم بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم، پدرم از آن حضرت درباره تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام پرید؟ حضرت: سی و چهار مرتبه «الله اكبر» گفت و بعد الحمدلله گفت تا رسید به هفتاد و هفت و بعد

«سبحان الله» گفت تا رسید به صد مرتبه و همه را با دستش به یكبار شمرد. [5] .

علامه مجلسی رحمه الله گوید: در جمله «یحصیها بیده جمله واحده» مقصود آن است كه حضرت بعد از آنكه تعداد هر یك را شمرده عدد را از نو شروع نكرد بلكه بعدی را به ذكر قبلی وصل كرد تا اینكه به صد تا رسید.


2- ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت كند: كه فرمود در تسبیح حضرت فاطمه شروع می كنید از «الله اكبر» سی و چهار مرتبه بعد «الحمد لله» سی و سه مرتبه و بعد «سبحان الله» سی و سه مرتبه.

مجلسی رحمه الله گوید: جمله آغاز می كنید به «الله اكبر» ردّ بر مخالفین است كه آنان اول تسبیح و بعد تحمید و بعد تكبیر می گویند. [6] .

3- روایت شده كه حضرت علی علیه السلام به یكی از مردان قبیله بنی سعد فرمود: آیا درباره زندگی خود با حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام حدیثی به تو بگویم؟ او در منزل من آن قدر آب از چاه كشید كه در سینه اش تاثیر گذاشت و آسیا را چرخانید كه دستش ورم كرده و در زیر پوست دست خونابه جمع شد و آنقدر خانه را جارو كشید كه لباسهایش رنگ كرد و غبار گرفت و به قدری زیر دیگ را آتش كرد كه لباسهایش خاكستری گشته و بخاطر این زخمات مبتلا به بیماری سخت شد به او گفتم، خوبست نزد پدرت بروی و از او خدمتگزاری درخواست كنی كه قدری از گرمی و داغی زحماتت بكاهد، او نزد حضرت رفته در آن جا عده ای را مشغول استماع حدیث دید، خجالت كشیده و بدون اینكه چیزی بگوید از نزد آن حضرت خارج شد، حضرت متوجه شد كه وی كاری داشته كه آمده لذا فردا صبح پیش از آنكه ما از بستر خود خارج شویم به منزل ما تشرف آورده و گفت: السلام علیكم، ما خاموش مانده و خجالت كشیده و از زیر لحاف سر بیرون نیاوردیم، بار دیگر حضرت سلام كرده، ما ساكت ماندیم و برای سومین بار سلام داد ترسیدیم كه اگر جواب حضرت را ندهیم مراجعت فرماید. حضرت گهگاهی این كار را می كرد و سه مرتبه سلام می داد اگر اجازه ورود داده می شد داخل می شد والا برمی گشت لذا بالفاصله گفتیم:و علیك السلام ای رسول خدا، بفرمائید داخل شوید،


حضرت وارد شده و كنار بستر مابالای سر ما نشست و سپس فرمود: ای فاطمه دیروز چه ار داشتی، من ترسیدم كه اگر جواب حضرت را ندهیم از جا حركت كند و برود، سرم را از زیر لحاف بیرون آورده و گفتم، ای رسول خدا من به شما می گویم، قضیه از این قرار بود كه فاطمه آنقدر مشك آب را به دوش كشیده كه در سینه اش اثر گذاشته، و آنقدر دسته آسیا را گرفته و چرخانیده كه دستانش تاول زده، و آنقدر خانه را جارو كشیده كه جامه هایش قیرگون گشته، و آن قدر زیر دیگ را آتش كرده كه لباسهایش رنگ دوده به خود گرفته از این جهت من به او پیشنهاد كردم كه نزد شما آید و درخواست خادمی بنماید تا شاید قدری از داغی و گرمای زحماتش كاسته شود، حضرت فرمود: آیا به شما دو نفر چیزی بیاموزم كه از خادم بهتر باشد؟ هر گاه كه خوابتان گرفت و به بستر رفتید سی و چهار مرتبه «الله اكبر» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» و سی و سه مرتبه «الحمدلله» بگوئید.

فاطمه سرش را از زیر لحاف بیرون آورده و گفت: از خدا و رسولش راضی شدم. [7] .

ظاهرا: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اراده فرموده بود كه جگرگوشه و نور چشم و پاره تن پاكش نمونه ای كامل برای وجود شریفش در زهد و پارسائی و ترك زرق و برق دنیا و تحمل سختیها و دور انداختن لذتهای دنیوی باشد، چنانكه همین جمله كه درباره او فرمود: «فاطمه بضعه منی» یا «انت منی» مقتضی چنین مطلبی است زیرا بدیهی است كه مقصود حضرت از كلمه «تو از منی» آن نیست كه تو از من به دنیا آمده ای چون این یك مطلب واضح و روشنی است و حكمتی در بیان آن وجود ندارد بلكه حضرت می خواسته با بیان این جمله بفهماند كه دخترم فاطمه روحش روح من و


جانش جان من و طینتش طینت من است.

نظیر این داستان درباه جناب جعفر بن ابیطالب وارد شده، كه امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید هنگامی كه جناب جعفر بن ابیطالب وارد شده، كه امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید هنگامی كه جناب جعفر بن ابیطالب از حبشه به مدینه آمد و به خدمت حضرت رسول رسید حضرت در مقابل او از جا حركت كرده و دوازده قدم از او استقبال نموده و بین چشمان او را بوسیده و گریست و فرمود: نمیدانم از كدام یك خوشحال تر باشم از رسیدن تو یا از پیروزی برادرت علی در خیبر...؟ بعد حضرت نمازی به او آموخت كه به نام او نامگذاری شد. [8] .

ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت كند: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به جعفر بن ابیطالب فرمود: آیا به تو هدیه نكنم؟ آیا به تو نبخشم؟آیا تقدیم تو نكنم؟ جعفر عرض كرد: آری ای رسول خدا، مردم گمان كردند كه حضرت می خواهد پولی، طلائی، چیزی از این قبیل به او بدهد لذا علاقمند شدند كه ببینند حضرت چه چیزی به او می دهند، حضرت فرمود چیزی به تو می دهم كه اگر در هر روز آن را انجام بدهی برای تو از تمام دنیا و هر آن چه كه در آنست بهتر خواهد بود، بعد نماز جعفر را به او آموختند. [9] .

و اما آن چه كه معروف است كه حضرت فاطمه علیهاالسلام خدمتگزاری به نام فضه داشت، این بعد بود كه تعداد فرزندان آن حضرت بیشتر و كارهای منزل سخت تر و جنگها و فتوحات بیشتر و غنائم خیبر و بنی قریظه و بنی النضیر فراوان تر و فقر و تهی دستی و رنج و زحمت از مسلمین برداشته شده بود، لذا در آن شرائط حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فضه خادمه را نزد دخترش فرستاد و به زندگی او توسعه و رفاهی بخشید.

از علی علیه السلام روایت شده كه: یكی از پادشاهان عجم برای رسول خدا


تعدادی برده و خدمتگزاری فرستاد، من به فاطمه گفتم نزد حضرت رسول برو و از آن حضرت خدمتگزاری درخواست كن، فاطمه خدمت آن حضرت آمد و درخواست كرد... رسول خدا به دختر فرمود: ای فاطمه، به تو چیزی می بخشم كه از خدمتگزار و از تمام دنیا با تمام آن چه كه در آنست برای تو بهتر باشد بعد از هر نماز سی و چهار مرتبه تكبیر و سی و سه مرتبه تحمید و سی و سه مرتبه تسبیح بگوی بعد آن را با گفتن «لا اله الا الله» ختم كن و این برای تو از تمام آن چیزی كه می خواستی و از تمام دنیا و آن چه كه در آن است بهتر است.

از آن زمان حضرت زهراء به این ذكر ادامه داده و بعد از هر نمازی اول این تسبیحات را می گفت و این تسبیح به آن حضرت نسبت داده شده است. [10] .

جمع آوری و بررسی

شیخ بهائی در مفتاح الفلاح گوید: بدان، مشهور آنست كه تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام در دو جا، یكی بعد از نماز و دیگری به هنگام خوابیدن مستحب است و ظاهر روایتی كه ورود آن را به هنگام خوابیدن آورده است مقتضی تقدیم «سبحان الله» و «الحمدلله» است و ظاهر روایت صحیحه ای كه درباره تسبیح حضرت زهراء به طور مطلق وارد شده بود آنست كه ذكر «سبحان الله» بعد از «الحمد لله» است.

شیخ بهائی بعد از چند سطری می گوید: به خاطر اینكه من نیافتم كسی را كه بین حالت بعد از نماز و موقع خوابیدن در گفتن این ذكر فرقی قائل


شده باشند بلكه آن چه كه بعد از تتبع و تحقیق به دست می آید آنست كه هر دو گروه قائل به مقدم داشتن «الحمد الله» و موخر داشتن آن، فرقی بین وقت خواب و بعد از نماز نگذاشته اند و لذا قول به تفصیل كه كسی بگوید تقدیم الحمدلله بر سبحان الله مربوط به بعد از نماز است و تاخیر آن مربوط به هنگام خوابیدن قول سومی است در مقابل اجماع مركب [11] (كه قاعده نباید كسی در مقابل اجماع حرف دیگری بزند)

صاحب جواهر رحمه الله می گوید: برخی خواسته اند بین این روایات با تفاوت گذاشتن بین تعقیب نماز و هنگام خوابیدن جمع كنند كه در هنگام تعقیب «الحمد لله» مقدم بر «سبحان الله» و به هنگام خوابیدن «سبحان الله» مقدم بر «الحمد لله» گفته شود.

ایراد این قول آنست كه علاوه بر اینكه كسی این چنین نگفته بلكه ظاهر و یا بطور قطع و مسلم آنست كه كیفیت گفتن تسبیح در هر دو جا یكی است، بدیهی است كه آن چه كه مامور به است در تعقیب نماز هم تسبیح حضرت زهراء است كه حضرت رسول همان را برای خواندن در هنگام خوابیدن به آن حضرت تعلیم فرمود. [12] .

صاحب وسائل از حضرت صادق علیه السلام در حدیث نافله ماه رمضان نقل می كند كه حضرت فرمود: تسبیح فاطمه را بگو و آن «الله اكبر» است كه سی و چهار مرتبه و «سبحان الله» است سی و سه مرتبه و «الحمد لله» است سی و سه مرتبه، به خدا سوگند كه اگر چیزی برتر از آن وجود می داشت رسول خدا آن را به دخترش تعلیم می داد.

صاحب وسائل آنگاه می گوید كلمه (واو) بطوری كه ثابت شده برای مطلق جمع است و لذا می بایست این روایت در اینجا بر جائی كه صریحا


می گوید تحمید بر تسبیح مقدم است حمل شود و عمل علماء شیعه نیز بدینگونه است. [13] .

ایشان در باب 11 از همین فصل می گوید: در علل الشرایع از احمد بن حسن قطان از حسن بن علی سكّری از حكم بن اسلم از ابن علیه از حریری از ابوالورد بن تمامه از علی علیه السلام مثل همین روایت شده ولی در آنجا چنین آمده كه حضرت فرمود: هنگامی كه خواستید بخوابید و به رختخواب رفتید سی و سه مرتبه سبحان الله، سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و چهار مرتبه «الله اكبر» بگوئید.

البته این روایت در منافات با آن چه كه گفتیم صراحت ندارد و به علاوه كه احتمال اشتباه نگارشی برده می شود و احتمال دارد كه علت تخصص به وقت خوابیدن بخاطر تقیه باشد. [14] .

در جواهر چنین آمده: و اما كیفیت تسبیح: مشهور بین اصحاب به طور شهرتی عظیم بلكه در «وسائل» آمده كه عمل طائفه بر اینست كه سی و چهار مرتبه «الله اكبر»و سی و سه مرتبه «الحمدلله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بلكه در فتاوی و نصوص غیر از روایتی كه در «العلل» آمده و بزودی آن را خواهید شنید خلافی نیافتم و گفته شده كه راویان و رجال حدیث «العلل» اكثرشان از اهل سنت و عامه می باشند. [15] .

و هم ایشان در جای دیگر از همین كتاب در برتری تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام می گویند: كه خداوند به هیچ تحمیدی برتر از آن عبادت نشده است و اگر برتر از آن چیزی وجود می داشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را به دخترش می بخشید و آن بعد از هر نمازی در هر روز نزد امام صادق علیه السلام محبوبتر از هزار ركعت نماز در هر روزی است و هر بنده ای كه ملازم و


متعهد نسبت به آن باش هیچ گاه شقی و بدبخت نخواهد شد و لذا همان گونه كه باید كودكان را به اصل خواندن نماز امر كرد می بایست به خواندن این تعقیبات نیز امر نمود، زیرا هر چند این ذكر در زبان صد تا است ولی در میزان الهی هزار تا محسوب می شود، شیطان را دور می سازد و خشنودی پروردگار را جلب می نماید سنگینی هائی كه در گوشها وجود دارد برطرف می كند و آن را هیچ بنده ای نمی گوید مگر اینكه قبل از اینك پایش را از جای نماز بردارد و تكان بخورد، خداوند او را می بخشد و بهشت را بر او واجب می گرداند، مخصوصا بعد از نماز صبح و هنگامی كه آن را با گفتن «لا اله الا الله» تكمیل كند و سپس استغفار نماید با گفتن این تسبیحات است كه بنده خدا در جمله كسانی محشور می شود كه بسیار ذكر خدا می گوید «الذاكرین الله كثیرا» و شایسته آن می شود كه خداوند از او یاد كند همانگونه كه خداوند وعده كرده و فرموده است: «فاذكرونی اذكركم» [16] .

و برای من از «مكارم الاخلاق» حكایت شده كه در آن روایت شده كه تسبیح حضرت زهراء علیهاالسلام یكی از علائم پنج گانه مومن است...


افضله بمستفیض النقل

تسبیحه الزهراء ذات الفضل [17] .


برتر آن به خطار نقل مستفیض تسبیح حضرت زهراء است كه دارای فضیلت است.

و از شیخ بهائی نقل شده: كه این افضیلت تسبیح موجب تخصیص حدیث «افضل الاعمال احمزها» می باشد مگر آنكه اینگونه تفسیر شود به كه افضل هر نوعی از انواع عبادات عبادتی است كه تلخ تر و سخت تر باشد. [18] .



[1] ابن حجر قسطلاني در كتاب «ارشاد الساري» ج 6/ 117 گويد: ابن تيميه درباره اين تسبيح گفته هر كس به هنگام خواب بر گفتن اين تسبيح مداومت و مواظبت داشته باشد سختي ها و رنج ها به او نخواهد رسيد زيرا فاطمه رضي الله عنها از رنج و زحمت منزل به آن حضرت شكاست كرد و رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم او را به اين تسبيح حواله داد، عياض گفته است معناي خيريت كه در فرمايش رسول وجود داشت به معناي آنست كه عمل آخرت از امور دنيا برتر است.

[2] مرآه العقول 15/ 176.

[3] بحث كامل را در اين موضوع در كتاب «مفتاح الفلاح» تاليف شيخ بهائي (ره) باب پنجم مطالعه كنيد.

[4] المقرم، «وفات الصديقه الزهراء» /41.

[5] فروع كافي در حاشيه مرآه العقول ج 15/ 174 و 173.

[6] فروع كافي در حاشيه مرآه العقول ج 15/ 174 و 173.

[7] شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه 1/ 320- 321.

[8] بحارالانوار، 21/ 24.

[9] بحارالانوار، 21/ 24.

[10] بحارالانوار، 85/ 336.

[11] بحارالانوار، 85/ 339.

[12] الجواهر، 10/ 402.

[13] وسائل الشيعه باب 10 و 11 از ابواب تعقيب ج 2 قديم و 4 جديد /1025.

[14] الجواهر 10/ 339.

[15] الجواهر 10/ 339.

[16] الجواهر 10/ 396.

[17] الجواهر 10/ 397- 398.

[18] الجواهر 10/ 397- 398.